مطالب زیر توسط آیدین نوشته
شده است!
غزل
|
یکشنبه 84 فروردین 21 ساعت 12:43 عصر |
صد تا غزل گفتم برایت ؛ آخرش چه ؟ گیرم تو را من بی نهایت ..... آخرش چه ؟
در جاده های پیچ و خم دار و مه آلود گیرم بیایم پا به پایت ؛ آخرش چه ؟
گیرم که بازی کردی و من را نشاندی رو صندلی سینمایت ؛ آخرش چه ؟
این قصه آخر دارد اصلا ؛ یا ندارد ؟ ها ؟! در نمی آید صدایت ؛ آخرش چه ؟
گیرم رمان عشقی ما آخر سر پایان بگیرد با جنایت ؛ آخرش چه ؟
یا خودکشی ؛ یا انتقامی احمقانه گیرم نشستم در عزایت ؛ آخرش چه ؟
……...
من خسته ام ؛ حال غزل گفتن ندارم گیرم غزل شد ماجرایت ؛ آخرش چه ؟؟؟؟؟؟...
|
 |
نظرات شما ( ) |
|
|